«سرد میشود اما خونین نه». شاید این بهترین توصیفی باشد که درباره شکل رابطه ایران و عربستان بشود به کار برد. دو کشور با «دوستیهای گذرا» و «خصومتهای ماندگار».
دیروز عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر خارجه که برای شرکت در کنفرانس عدم اشاعه به مسکو سفر کرده بود، در گفتوگو با بخش عربی شبکه «آر تی» در پاسخ به این سؤال که برخی رسانهها اخیراً اعلام کردند هیئتهای عالی رتبه از عربستان و امارات به تهران آمدهاند، گفت: «ما منتظر بررسی طرح صلح هرمز از سوی کشورهای منطقه هستیم و در خصوص مسئله حج تماسهایی میان مسئولان ایرانی و سعودی انجام شده است و اکنون نیز تماسهایی در این رابطه وجود دارد زیرا این وظیفه اسلامی ماست که مشکلات حجاج را حل کنیم، در رابطه با امارات نیز ما روابط گستردهای داریم زیرا سفرهایی در سطح سیاسی بین دو کشور انجام شده و دیدارهایی با مقامات و مسئولان اماراتی انجام دادیم و ما معتقدیم که به تفاهم بهتری خواهیم رسید، بنابراین من میدانم که تماسهایی میان دو کشور برقرار شد و مفید بود.» عراقچی تأیید کرد که جمهوری اسلامی پیغامهایی برای عربستان فرستاده و ابراز امیدواری کرد که پاسخ سعودیها «مثبت» باشد. از مدتی قبل و با توجه به عقبنشینی سعودیها از استراتژی خصومت حداکثری با ایران و البته پالسهای مثبتی که مسئولان کشورمان در سخنرانیها و مصاحبههای خود در رابطه با عربستان ارسال میکردند، میشد فهمید افق شروع روابط حسنه میان ایران و عربستان قابل رویت است.
روحانی و ظریف دوچهره تاثیرگذار در این زمینه بودهاند؛ یکی در مقام رئیسجمهور و دیگری در جایگاه رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان مدتهاست در مصاحبهها و سخنرانیهای خود بر «بازبودن دربهای مذاکره با عربستان» تاکید کرده و از سیاست آشتیجویانه سخن میگویند. روحانی حتی در سال 95 و پس از ماجرای شیخ نمر و حمله به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری سعودیها در مشهد، شفافیت در دادگاه مظنون حمله به اماکن دیپلماتیک عربستان در ایران را خواستار شد. حملهای که باعث شد عربستان سعودی روابطش با تهران را قطع کند و روابط بین این دو قدرت منطقهای تیرهتر از هرزمان دیگری شود. ماجرای سفارت، استارت قطع روابط دیپلماتیک را زد، اما تنها عامل اختلاف نبود و نیست. چندسال گذشته در پی شروع بحران سوریه این رابطه به شدت بحرانی شد. ایران در سوریه از حکومت بشار اسد حمایت کرد (و میکند) در مقابل عربستان حامی مخالفان اسد بود. ایران و عربستان همچنین درباره بحرین با هم اختلاف نظر دارند. در بحرین حاکمان سنی این کشور از حمایتهای نظامی عربستان برای سرکوب اکثریت مردم شیعه بحرین برخوردار است. حمله عربستان به یمن هم آتش اختلافات را شعله ورتر کرد.
به هرحال تا قبل از ماجرای حمله به آرامکو، فاز رابطه سعودیها با ایران «کاملاً تهاجمی» بود، اما مدتی است سیگنالها «مثبت» شده حتی وقتی مقامات این کشور مدعی میشوند ایران در حمله به آرامکو دست داشته است!
این تغییر رویه محسوس به صورت آشکار و حالا دیگر رسمی شده، از سوی دوطرف قابل مشاهده است. چندروز قبل بود که «محمود واعظی» رئیس دفتر رئیسجمهور گفت: روابط ایران و عربستان در حال دگرگونی است و سخنان واعظی چند هفته پس از آن مطرح شد که محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی در مصاحبه با شبکه «سیبیاس» آمریکا تاکید کرد که «راهحل دیپلماتیک را به گزینه نظامی در برابر ایران ترجیح میدهد.» بهدنبال این اظهارنظر ولیعهد جوان سعودی که حکایت از عقبنشینی او از مواضع پیشین داشت و همچنین برخی تحرکات دیگر همچون میانجیگری بغداد و اسلامآباد با هدف کاهش تنشها بین ایران و عربستان بهنظر میرسید، تهران و ریاض پس از سالها تنش و رقابت در منطقه، درحال برداشتن گامهای محتاطانهای در جهت بهبود روابط با یکدیگر هستند. پیشتر و بیشتر از عربستان هم امارات برای بهبود رابطه با ایران پیشقدم شد و سعودیها هم به تدریج به گفته واعظی از آن روابط خصمانه فاصله گرفتهاند و ادبیاتشان مسالمتآمیزتر شده است.»
و البته اختلافات هنوز حل نشده و تعدادشان هم یکی دوتا نیست، اما همین که سعودیها متوجه شدهاند نمیتوانند روی دیوار ترامپ یادگاری بنویسند و میدانند ایران و عربستان درنهایت باید راه آشتی درپیش بگیرند، خوب است. همین خوب است!